دانلود رمان مانلی pdf از فاطمه غمگین
با لینک مستقیم برای اندروید و کامپیوتر
ژانر رمان:عاشقانه
خلاصه رمان مانلی
من مانلیم…..هجده سالمِ و از اونجایی که عاشق دنیای رنگها هستم، رشته هنر رو انتخاب کردم و در حال حاضر
سال آخر هنرستان رو پشت سَر میذارم. به نظرم خیلی هیجان انگیزِ که عاشق نقاشی و طراحی باشی
و تو رشته مورد علاقهات تحصیل کنی و از بازی با رنگها لذت ببری. در کنار تمام این احساسات ساده و
زیبایی که تو وجودم شکل گرفته، زندگی یه غم بزرگ بهم هدیه کرده. خلاءِ نداشتن دو موجود مهم که
از عزیزترینهای هر کسی محسوب میشن. پنج ساله بودم که پدر و مادرمو با یه تصادف از دست دادم و
سرپرستی منو مادر مادرم که من بهش میگم «مامانجون ثریا عهدهدار شد. هیچچیز واضحی از پدر و مادرم
به یاد ندارم و هرچند وقت یکبار، دلتنگیهام رو با خاطراتی که مامانجون ثریا تعریف میکنه، رفع میکنم.
از اینکه مامان سمیه و بابا حمیدم و تو بچگی از دست دادم خیلی غصه میخورم،
اما روزی هزاربار خدارو بابت تنها نذاشتنم تو این دنیای پر هیاهو شکر میکنم.
رمان های پیشنهادی:
دانلود رمان خزان
دانلود رمان عموزاده
قسمتی از رمان
یاد تمام حمایتهایش از خودم افتادم و اشک در چشمانم حلقه زد.
باربد که تازه از دست فرهاد خلاص شده بود قدمی بهسمتم برداشت و بازوهایم را میان دستانش گرفت.
_کسی بهت چیزی گفته؟
بهسختی لبخند زدم.
_نه من فقط… به این فکر میکردم تنها کسایی که توی این دنیا طرف من
هستن دارن میرن و من میدونم و یه ارتش از آدمایی که ازم متنفرن!
عمیقتر خندیدم.
_حتی نامی که دوسم داره هم ازم متنفره!
اخم کمرنگی روی صورتش نشست و شانههایم را در آغوش کشید.
_هیچکس از تو متنفر نیست فریا اگه همهچیز رو راجعبه من بفهمن تو…
میان حرفش پریدم.
_بهجز نامی هیچکس قرار نیست چیزی رو راجعبه تو بفهمه باربد
قیمت۳۴۰۰۰
- نام کتاب: مانلی
- ژانر: عاشقانه
- نویسنده: فاطمه غمگین
- تعداد صفحات: 4139
لطفا نظر خود را بنویسید