فروشگاه

مشاهده همه

رمان ویژه

مشاهده همه

رمان آنلاین

مشاهده همه
سایت آوای خیس زیر نظر ستاد ساماندهی و در راستای قوانین جمهوری اسلامی فعالیت می کند . کد شامد 1-1-697231-65-0-13
رمان جاده ی دل تو

دانلود رمان جاده ی دل تو pdf از زهرا عبدی (دلربا)

با لینک مستقیم برای اندروید و کامپیوتر و PDF

 موضوع رمان : عاشقانه،پلیسی،طنز

خلاصه رمان جاده ی دل تو

سرگرد عباسی یک مرد قانون، که تمام هدفش این است که تمام پروندهای سخت پلیسی را انجام دهد برای او سختی‌ها معنا ندارد

او فقط به فکر هدفش است و بس، در این دوره‌ها دختری به اسم گلنار توانست دل این آقای سرگرد ما رو ببرد،

سرگرد عباسی از وقتی که این دختره پا به اداره ای آگاهی گذاشت حواسش به سمت او رفت تا اینکه دید حسابی عاشق دخترست و

دیگر نمی‌‌تواند کاری کند یک جورایی کارش تمام است، چون می‌داند که دخترک حسابی ازش متنفر است و چشم دیدنش

را لحظه‌ای ندارد و تا بهم می‌رسند با هم کل کل دارند ولی داستان به اینجا ختم نمی‌شود چون با باز شدن یک پرونده‌ای سخت

رمان پیشنهادی:

 دانلود رمان تن پوشی از هوس

دانلود رمان حاملگی اجباری

دانلود رمان حسابدار زیبا

رمان جاده ی دل تو

قسمتی از رمان

صدای سرهنگ رو که شنیدم به سمتش مایل شدم. نگاهم در نگاه سرخ سرهنگ گره خورد. دستمو روی رون پام گذاشتم کمی به سمت جلو خم شدم.

سرهنگ: هنوز کارمون تموم نشده! این پرونده خیلی درگیرم کرده،  هنوز بعد از ده سال نتونستیم این پرونده رو تموم کنیم،

(با حسرتی آشکار ادامه داد) نتونستیم…. ده سال که مطلع از همچین پرونده‌ای شدیم ولی هنوز نتونستیم کاری از پیش ببریم.

سروان رضایی:مشکل چیه جناب سرهنگ؟

رمان جاده ی دل تو زهرا عبدی (دلربا)

سرهنگ:مشکل که هست! منتها من دنبال ریشه‌ای مشکل هستم ولی بسیاری از همکارای ما فقط سطحی‌ترین موضوع

این پرونده رو فهمیدند و هنوز نتونستند کاری از پیش ببرند…. من می‌خوام به عمیق‌ترین لایه‌ای این پرونده برند

مشخصات کتاب
  • نام کتاب: جاده ی دل تو
  • ژانر: عاشقانه،پلیسی،طنز
  • نویسنده: زهرا عبدی (دلربا)
  • تعداد صفحات: 128
3.8 از 5 👈🏻 62 رای

لطفا نظر خود را بنویسید

نظر با ارزش شما پس از تایید مدیر نمایش داده می شود.

  • پاسخ عاشق رمان [ 2023/02/18 ]

    واقعا رمان جذابی بود اما ای کاش آخرش این شکلی نمیشد
    خیلی حیف شد
    اینکه گلنار سرنوشتش این شکلی شد
    اینکه سرگرد عباسی نتونست به عشقش برسه
    اینکه داداش گلنار خون جگر شد و نتونست جگر گوشه ش رو نجات بده
    واقعا دردناک بود
    اما اما اما واقعا زیبا و دلنشین بود چون من اعتقاد دارم گاهی همچین رمان هایی هم درکنار اون رمان های فانتزی لازمه
    باتشکر از زهرا خانوم گل ، خواهر نازنینم
    مدیر سایت نودهشتیا
    و همینطور تمام کسانی که کمک کردن و یه جورایی جزو عوامل پشت صحنه بودن و کسی نمیبینتشون
    دمتون گرم و خداقوت
    💚💖💚
    راستی من دخترم ( گفتم این استیکرایی که گذاشتم واسه خودم و زهرا جون مشکلی درست نکنه😁 )

عضویت در کانال آوای خیس